ازت چیزی نمیپرسم با اینکه ، شدم با این همه غصه هم آغوش
یکی باید میومد توی دنیات ، که با قدرت بتونی رد شه از روش
ازت چیزی نمیپرسم با اینکه ، چشای هردوتامون گریه داره
چه میدونه کسی شاید یه روزی ، بازم همیدگه رو دیدیم دوباره
یه روزی میشه که مثل من اینجا ، تو هم با غصه هات هم تخت میشی
من اینقدر مرد بودم که ببینم ، تو داری با کسی خوشبخت میشی
یه روزی میشه که مثل من اینجا ، تو هم با غصه هات هم تخت میشی
من اینقدر مرد بودم که ببینم ، تو داری با کسی خوشبخت میشی
نه با فکر من آروم میشه دنیات ، نه با فکر تو آروم میشه قلبم
تو اینقد تو خودت بودی که حتی ، نفهمیدی من از این خونه رفتم
با حالی که من دارم نمیشه ، یه روزم مث سابق زندگی کرد
یه روز میفهمی من چی گفته بودم ، شاید اون روز حق دادی به این مرد
یه روزی میشه که مثل من اینجا ، تو هم با غصه هات هم تخت میشی
من اینقدر مرد بودم که ببینم ، تو داری با کسی خوشبخت میشی
یه روزی میشه که مثل من اینجا ، تو هم با غصه هات هم تخت میشی
من اینقدر مرد بودم که ببینم ، تو داری با کسی خوشبخت میشی
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر می‌دهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.