امشب به برِ من است، آن مایه ی ناز
یا رب! تو کلیدِ صبحوُ، در چاه انداز
ای روشنیِ صبح، به مشرق برگرد
ای ظلمتِ شب، با منِ بیچاره بساز
ای روشنیِ صبح، به مشرق برگرد
ای ظلمتِ شب، با منِ بیچاره بساز
امشب شبِ مهتابه، حبیبم رو می خوام
حبیبم اگر خوابه، طبیبم رو می خوام
خواب است و بیدارش کنید
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.