روزای سختی بود رو به سقوط بودیم تو شک حادثه
غرق سوکوت بودیم روزای سختی بود چشات به زنگ در
تو تو قرنطینه دووم بیار پدر
موهات می ریختن قلبم ترک میخورد
یه نوجوون هر شب از درد داشت میمرد
موهات می ریختن قلبم ترک میخورد
یه نوجوون هر شب از درد داشت میمرد
اشکای پنهونی لبخند اجباری
هیچکی نفهمیده ای آبرو داری
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.