آخرین نامه ات بدست من رسید غم شدو اشک و توی چشام کشید
منتظر بودم بگی دوسم داری نه بری اینجوری قالم بزاری
پس فرستادی تمام عکسام و پاک نکردی از رو گونه اشکام و
آخر قصه چرا اینجوری شد قسمت دست من از تو دوری شد
تیکه تیکه تیکه تیکه کم کم می ریزم اروم اروم و نم نم
اونی که یه روز عاشقش کردی حالا می گی فراموشش کردم
چیک و چیک و چیک و چیکه بارون من و می کشونه تو خیابون
تیک و تیک و تیک و تیک ساعت می گه نمیاد تا قیامت
حالا دنبال یه گوشم تا تو تنهایی بمیرم وقتی دیگه نمی زاری دست گرمت و بگیرم
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.