متن آهنگ قرار از اشوان
قراره تو و عشق ما این نبود ، که دنیامو تنها بزاری بری
بگیری ازم قلب و احساسمو ، خودت قلبتو جا بزاری بری
قرار تو و من به رفتن نبود ، به اینکه تو اشکای من سر بشی
به اینکه درست پیش چشمای من ، تو طوفان بشینی و پرپر بشی
چشاتو به چشمای کی دوختی ، که پشت نگاهت یه دریا غمه
که هر کی تو رو دید گفت با خودش ، چه حسی تو چشمای این آدمه
چشاتو به چشمای کی دوختی ، که پشت نگاهت یه دریا غمه
که هر کی تو رو دید گفت با خودش ، چه حسی تو چشمای این آدمه
داری نقشت رو با تمام وجود ، با حس عمیقت یکی می کنی
نه مرگ تو اینبار بازی نبود ، داری مرگت رو زندگی می کنی
تو با کوچه بی وقفه دیوانه ای ، تو عمق نفس هات رو نشناختی
تو تنها کسی تو جهان منی ، که با مرگتم زندگی ساختی
داری نقشت رو با تمام وجود ، با حس عمیقت یکی می کنی
نه مرگ تو اینبار بازی نبود ، داری مرگت رو زندگی می کنی
چشاتو به چشمای کی دوختی ، که پشت نگاهت یه دریا غمه
که هر کی تو رو دید گفت با خودش ، چه حسی تو چشمای این آدمه
چشاتو به چشمای کی دوختی ، که پشت نگاهت یه دریا غمه
که هر کی تو رو دید گفت با خودش ، چه حسی تو چشمای این آدمه
قراره تو و عشق ما این نبود ، که دنیامو تنها بزاری بری
بگیری ازم قلب و احساسمو ، خودت قلبتو جا بزاری بری