دیشب روی تخت
آروم خوابم برد
رویات اومد
منو با خودش برد
یه جای زیبا بودیم
با درختای سرکش
باد نوازشت می کرد
با دستای نرمش
داشتی می خندیدی
با یه لباس سفید
عزیزم هیچکس
عروسیتو ندید
چقد زیبا بودی
چقد زیبا بودی
چقد زیبا بودی
چقد
انقد نگات کردم که
گفتی دیوونه منم
ولی من هنوز گیج
محو نگاه کردنم
گفتی دیوونه نشو
اینکه یه رویا نیست
ولی می دونستم
من با چشمای خیس
دویدی دویدم
نمی خواستم از خواب پاشم
حالا که کنارم نیستی
بذار تو رویا کنارت باشم
دویدی دویدم
نمی خواستم از خواب پاشم
حالا که کنارم نیستی
بذار تو رویا کنارت باشم
تو رویا کنارت باشم
تو رویا کنارت باشم
تو گفتی
نباشی رنگا کم رنگه
نیستی حالا
دنیام بی رنگه
لبت رو گاز گرفتی
آروم بهم گفتی
اینجا جای
حرفای قشنگه
روزای بارونی
نگفتی با من نمی مونی
تو رفتی بارونا موندن
خودت باقیشو می دونی
باقیش همه غم بود
همش یکی کم بود
همون یکی انگار
تموم عالم بود
باقیش همه غم بود
همش یکی کم بود
همون یکی انگار
تموم عالم بود
باقیش همه غم بود
همش یکی کم بود
همون یکی انگار
باقیش همه غم بود
همش یکی کم بود
همون یکی انگار
تموم عالم بود
باقیش همه غم بود
همش یکی کم بود
همون یکی انگار
تموم عالم بود
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.