مطمئنم آخرین دیدارم نبود تو همین دنیا
تو رو می بینم خبری از تو به دستم می رسه
من هر دوباره ای خوشبینم همین امشبم
تا همه خوابیدن هرجا هستی یه چراغ روشن کن
بهترین لباسی که داری بپوش خودتو اماده ی رفتن کن
هر شب از بالاترین نقطه شهر توی گرگ و میش گریه می کنم
مثل اون کسی سوخته با یه حرف همه زندگیش گریه می کنم
هرجا هستی یه چراغ روشن کنیا نجاتم بده از احساسم
یا که رد شدی بهم تنه بزن شاید اینجوری تو رو بشناسم
حق داری ازم بترسی که فقط بلدم معنی پاییز بدم
چشم بسته می تونم از نفس هات تو جمعیت تشخیص بدم
حتی اسمتم نمی دونم چیه تو رو از چشات شناختم
اون دفعه کدومه پنجره ی اتاق تو انتظار هر ثانیه اش مزخرفه
هر شب از بالاترین نقطه شهر توی گرگ و میش گریه می کنم
مثل اون کسی سوخته با یه حرف همه زندگیش گریه می کنم
هرجا هستی یه چراغ روشن کنیا نجاتم بده از احساسم
یا که رد شدی بهم تنه بزن شاید اینجوری تو رو بشناسم
هر شب از بالاترین نقطه شهر توی گرگ و میش گریه می کنم
مثل اون کسی سوخته با یه حرف همه زندگیش گریه می کنم
هرجا هستی یه چراغ روشن کنیا نجاتم بده از احساسم
یا که رد شدی بهم تنه بزن شاید اینجوری تو رو بشناسم
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.