صبحِ روزِ روشنِ برفی
مونده تو دلت حرفی، که نمى گی به من
چشمات شبِ قبلِ بهاره
خبر خوشی داره، که نمى گی به من
شهر، تورِ سفیده، پیرهنِ عیده توی تنش
با لباسِ رنگی، یه طرحِ قشنگی رو دامنش
عشق یه شعرِ ساده س، که روز برفی رو لبته
توو نگاهِ شادِت، شوقِ یه جشنه که ساکته
تو یه رازِ پنهونی، عشق زمستونی
هدیه ى روزاى برف و بارونى
من گرمی دستتم، خنده ی مستتم
سرمست از آرامش قبلِ ویرونى
متن آهنگ شب قبل بهار سیامک عباسی
نظرات
هنوز نظری ثبت نشده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید!
برای ثبت نظر وارد شوید
فقط کاربران ثبتنام کرده میتوانند نظر ثبت کنند.